برای تشخیص صحیح مزه غذاها، باید اطلاعات بویایی درباره آن غذا از اعصاب بینی به مغز برسد و مغز با ترکیب این اطلاعات درباره مزه غذا تصمیم بگیرد. برخلاف تصور همه، عضو اصلی تشخیص مزهها، بینی است نه زبان. در واقع حس بویایی ما 10 هزار بار قویتر از حس چشایی ما عمل میکند، به همین دلیل است که وقتی سرما خوردهایم یا بینیمان بسته است، مزه غذاها را احساس نمیکنیم.
****
خدا کند که زبانتان همیشه صحیح و سالم باشد، اما بد نیست این بیماریها که زبان را درگیر میکند بشناسید و بعضی از درمانهای یاد شده را برای بهتر شدن وضع به کار بگیرید. وقتی زبان بیمزه میشود... وقتی ما چیزی میخوریم یا مینوشیم، حس چشایی ما تحریک میشود و مزهها را احساس میکنیم. اما گاهی اوقات پیش میآید که به دلایل گوناگونی زبان قدرت چشایی خود را از دست میدهد. این دلایل از این قرارند: * اگر به یکی از اعصاب صورت که مسوول انتقال پیامها از زبان به مغز هستند، صدمه وارد شود، ما قادر به درک غذاها نخواهیم بود.
یکی از این مشکلات فلج عصب صورت است که به از کارافتادگی این عصب و اختلال در حرکت زبان منجر میشود و به دنبال بیتحرکی یا حرکت ناقص زبان، مزه غذا را احساس نخواهیم کرد. *
یک بیماری خود ایمنی به نام بیماری شوگرن وجود دارد که در افراد مبتلا به این بیماری بزاق دهان تا حد زیادی کاهش مییابد و دهان خشک میشود. یکی از مهمترین عوامل برای آن که مزه غذاها را احساس کنیم این است که بزاق دهان غذا را مرطوب کند تا مزه آن به وسیله پرزهای چشایی احساس شود. مبتلایان به بیماری شوگرن یا سایر افرادی که به دلایلی دهان خشکی دارند، مزه غذاها را به خوبی احساس نمیکنند. فرآوردههایی به نام بزاق مصنوعی به صورت ژل یا اسپری وجود دارد که مبتلایان به خشکی دهان میتوانند برای مرطوب شدن دهان از آن استفاده کنند. نوشیدن مرتب آب نیز مفید است .
دیابت بی مزه (diabetes insipidus) نوعی بیماری است که طی آن مقدار زیادی از مایع رقیق شده به صورت ادرار از بدن بیمار دفع می شود . عوامل متعددی سبب بروز این بیماری در افراد می شود .
دیابت بی مزه در موارد زیادی از دوران بچگی یا اوایل بزرگسالی(حدود 20 سالگی ) شروع می شود و اغلب در مردان شایع تر از زنان است .
منشا بروز این بیماری به اختلال در عملکرد غده ی هیپوفیز مغزی است و هر عاملی که موجب بیماری یا نقص عملکرد هیپوفیز شود، موجب بروز بیماری دیابت بی مزه در افراد می شود .
علل ابتلا به بیماری
* از مهم ترین عوامل بروز بیماری می توان به وجود تومورهای هیپوفیز یا هیپوتالاموس اشاره کرد .
* اعمال جراحی روی هیپوفیز یا هیپوتالاموس و یا استفاده از مواد رادیواکتیو و اشعه درمانی تومورهای مغز ، عامل دوم ایجاد بروز دیابت بی مزه است .
* سومین عامل، جراحات شدید به سر در اثر تصادفات و یا تروماهای شدید مغزی است که اغلب با شکستگی در جمجمه نیز همراه است .
* چهارمین عامل، مرگ مغزی و ایست قلبی تنفسی در افراد است که به نوبه خود با تاثیر روی سلول های مغزی موجب بروز دیابت بی مزه می شود .
* در برخی از موارد نیز هیچ کدام از عوامل در فرد بیمار دیده نمی شود اما فرد به این بیماری مبتلا است. این بیماران به طور معمول از دوران کودکی گرفتار این بیماری شده اند. این دسته از بیماران اگر هیچ عامل محرک بیماری را با خود به همراه نداشته باشند، به عنوان بیماران ایدوپاتیک طبقه بندی می شوند .
علایم بیماری
با فرا رسیدن فصل سرد سال، تعریق بدن کم صورت می گیرد و در نتیجه به میزان ادرار افزوده می شود و گاهی نیز ترس، استرس، اسپاسم گردنه مثانه و.... باعث بروز حجم زیاد ادرار می شوند، ولی در دیابت بی مزه با توجه این که شخص به دفعات فراوان ادرار می کند، فرد مبتلا تا 10 لیتر آب در روز می نوشد و وقتی به هوش باشد صدمه ای برای بدن نخواهد داشت، اما اگر شخص دچار بی هوشی شود، دیگر توان نوشیدن و جبران آب دفع شده از بدن را نخواهد داشت .
علایم مهم این بیماری عبارت است از :
* پُرادراری؛ دفع مقدار زیاد ادرار رقیق و بدون رنگ تا 15 لیتر در روز
* تشنگی بیش از حد
* و پُرنوشی که تقریبا در تمام بیماران مبتلا به دیابت بی مزه دیده می شود .
* در نوع شدید بیماری حجم زیادی از مایعات بدن به صورت ادرار از بدن بیمار دفع می شود که گاهی این مقدار به حدود 16 تا 24 لیتر در روز می رسد و شخص بیمار نیاز به ادرار کردن در هر 30 تا 60 دقیقه را احساس می کند. در این حالت اگر مقدار لازم آب و مایعات به بدن بیمار نرسد، ممکن است کم آبی شدید در بدن شخص ایجاد شود که موجب بروز ضعف، تب، حالت های روانی، سُستی بیش از حد و مرگ می شود . به همین علت در برخورد با این گونه بیماران باید آن ها را به سرعت به مراکز درمانی منتقل کرد تا در ابتدا، علت بروز بیماری مشخص شود و سپس با درمان ابتدایی موجب جلوگیری از بروز عوارض بیماری در شخص شویم و در نهایت با بررسی دقیق، علت اصلی بروز بیماری کشف و درمان شود.
* خشکی دست ها
شرح بیماری
هورمون AVP یا هورمون ضدادرار، از هیپوفیز خلفی ترشح می شود. هیپوفیز خلفی از نسج عصبی مغز است و در واقع سلول هایی که AVP ترشح می کنند، پایانه های عصبی را تشکیل می دهند.
AVP نوعی هورمون است که از پایانه های عصبی ترشح می شود و غیر از هیپوفیز خلفی در جاهای دیگر مغز نیز ترشح می شود، مانند مرکز تشنگی در هیپوتالاموس. به همین دلیل افراد مبتلا مدام تشنه هستند.
کانال هایی به نام کانال های عبور آب در لوله های جمع کننده ی ادرار(توبول ها) ناحیه عمقی نسج کلیه(مدول ها) وجود دارند که وقتی از نظر اسمزی، غلظت املاح زیاد شده، به واسطه آن در این قسمت املاح دار می شود.
در این فرآیند هورمون AVP کانال ها را به جداره ی لوله های جمع کننده ی ادرار می چسباند و بر اساس اسمز، آب حرکت می کند و وارد ناحیه ی عمقی نسج کلیه شده، از طریق عروق خونی جذب می شوند. به همین دلیل به آن، هورمون ضدادرار گفته می شود.
برای آن که این هورمون کار کند، باید هیپوفیز خلفی و قسمت هیپوتالاموس و نواحی عمقی نسج کلیه سالم باشند. در غیر این صورت ادرار زیاد دفع خواهد شد. تومورها، ضایعات، ضربه به سر و اشعه درمانی در نواحی هیپوفیز و هیپوتالاموس در ترشح AVP اختلال ایجاد می کنند که می تواند گذرا و حتی دائمی باشد.
اگر نواحی عمقی نسج کلیه بر اثر سنگ های کلیه، بیماری های مزمن کلیه، فشار خون و داروهای مختلف تخریب شود، دیگر جذب آب اتفاق نمی افتد.
گاهی افراد به علل مختلف، آب زیادی می نوشند، مثلا تشنگی زیاد بر اثر مصرف برخی داروهای اعصاب که دهان را خشک می کنند و فرد به جای نوشیدن روزانه 2 لیتر آب، مجبور به استفاده 5 الی 6 لیتر آب می شود که به دنبال آن در عمق کلیه پدیده شسته شدن بر اثر ورود و خروج زیاد آب رخ می دهد و کاهش املاح و اختلال در جذب آب ایجاد می شود.
تشخیص بیماری
یکی از مهم ترین تغییراتی که در بیماران دیابت بی مزه رخ می دهد، پایین آمدن وزن مخصوص ادرار صبحگاهی است. به عنوان مثال اگر وزن مخصوص ادرار صبحگاهی 030/1 باشد، در این بیماران وزن بسیار پایین تر است.
تست تشخیصی بیماری
بستری کردن و تشنه نگه داشتن بیمار برای چند ساعت و غلیظ نشدن ادرار در این مدت، دلیل محکمی برای تشخیص این بیماری است.
درمان
برای درمان این بیماری، هورمون مورد نظر تهیه شده و همانند قطره ی بینی یا اسپری مصرف می شود و از آن جا که هورمون DDAVP بسیار کوچک است، از طریق استنشاق مخاط بینی جذب و اثرگذار است، ولی اگر این بیماری بر اثر اختلال در کلیه باشد، باید ابتدا بیماری کلیوی درمان شود.
معمولا درمان بیماری تا آخر عمر است و بیمار باید همیشه از قطره استفاده کند.
گاهی در ایام حاملگی شاهد تشدید بیماری هستیم که بنابه صلاح پزشک متخصص، دوز دارو تغییر می کند، ولی آن چه در این بیماری اهمیت دارد، آن است که هر قدر از این دارو کمتر خورده شود و کمتر آب نوشیده شود، کلیه جذب بهتری خواهد داشت.
فرآوری: مریم مرادیان نیری بخش تغذیه و سلامت