شکل 2-4 : الف) نام دیگر غده پینه آل ، اپی فیز می باشد
شکل 6-4 :الف ) به نمودار سمت چپ توجه کرده و آن را به خاطر بسپارید . ب) محل ترشح هورمون محرک غده فوق کلیه از هیپوفیز پیشین می باشد . ج) سیاهرگ هایی که خون را از هیپو تالاموس جلویی می آورند بر خلاف بقیه جاهای بدن تشکیل شبکه مویرگی در هیپوفیز پیشین می دهند .(در کبد هم تحت عنوان سیاهرگ باب همچنین حالت داریم ) .
شکل 2-5: الف ) اجزاء سازنده باکتری کپسول دار از خارج به داخل عبارتند از : کپسول –دیواره سلولی غشاء پلاسمایی – سیتوپلاسم – کروموزوم حلقوی (DNA حلقوی یا ماده ژنتیک باکتری )
ب) تفارت های باکتری های بدون کپسول و کپسول دار : الف ) نداشتن کپسول در باکتری بدون کپسول !!! ( عجب کشفی ) ب) در DNA باکتری کپسول دار ژن مرتبط با تولید کپسول وجود دارد در حالیکه DNA باکتری بدون کپسول فاقد این ژن است . وقتی که ترانسفورماسیون اتفاق می افتد در واقع نوعی مهندسی ژنتیک اتفاق می افتد و قطعه ای از DNA باکتری کپسول دار کشته شده به وسیله حرارت ( گرما ) که به آن امروزه ژن می گوییم از محیط بیرون وارد DNA باکتری زنده بدون کپسول می شود . و از این به بعد این باکتری هم خود توانایی تولید کپسول را دارد وهم این ویژگی را به نسل های بعد از خود منتقل می کند .شکل 5-5الف ) ریبوزو دئوکسی ریبوز هر دو مونو ساکارید 5 کربنه می باشند که 4 کربن در ساختار حلقه بوده و یکی خارج از حلقه می باشد .ب) کربن های به کار رفته در این دو نوع مونوساکارید هر کدام وظیفه خاصی بر عهده دارند و شماره گذاری آنها در جهت عقربه ساعت می باشد به طوری که اولین کربن در در حلقه بعد ازاکسیژن در جهت عقربه ساعت کربن شماره (1) و آخرین کربن خارج از حلقه قرار دارد . ج) ویژگی های کربن های به کار رفته در ریبوزو دئوکسی ریبوز :1- کربن شماره یک همیشه محل اتصال یکی از 5 نوع بازآلی نیتروژن دار است .2- کربن شماره 2 مشخص کننده ریبوز یا دئوکسی ریبوز بودن قند پنج کربنه است به طوری که اگر بیرون حلقه OH باشد قند ریبوز و اگر H باشد قند دئوکسی ریبوز است .3- نقش کربن شماره 3 شرکت در پیوند کوالانسی فسفودی استر است (البته گروه OH متصل به آن ) 4- کربن شماره 5 که خارج حلقه قرار دارد محل اتصال گروه یا گروههای فسفات می باشد ( یک تا سه گروه فسفات ) و نقش دیگر آن شرکت در پیوند فسفودی استر می باشد .
13-2:الف) دستگاه عصبی هیدر شامل شبکه ای از نورون های دو قطبی و چند قطبی است که با یکدیگر سیناپس دارند . پیام عصبی که در هر نقطه از این شبکه پدید می آید در همه جهات منتشر می شود و پاسخ بسیاری از محرک ها عمومی است . ب) طنابهای عصبی پلاناریا شکمی – طرفینی است و طناب – عصبی در حشرات کاملا، شکمی است .در حالی که طناب عصبی در مهره داران به صورت طناب عصبی پشتی( نخاع)در آمده است . و درون مجرای ستون مهره ها قرار دارد .
شکل 6-5 :منظور از پیوند فسفودی استرچیست؟ استر نوعی ترکیب شیمیای است که از تاثیر دو ماده با خصوصیات اسیدی و الکلی بر یکدیگر به وجود می آید و در اینجا قند ریبوز به دلیل وجود گروه OH (هیدروکسیل ) خاصیت الکلی دارد و گروه فسفات هم یک بنیان اسیدی است از تاثیر این دو بر هم پیوند قند –فسفاتی بوجود می آید که در حقیقت یک نوع پیوند استری است .در واقع دو پیوند استری در فاصله دو قند 5 کربنه شکل می گیرد که در بین آنها یک گروه فسفات قرار دارد و لذا به آن پیوند فسفودی استر می گویند .ب) در یک انتهای یک رشته پلی نوکلئوتیدی گروه فسفات و در انتهای دیگر OH) ) آزاد متصل به قند وجود دارد .
شکل 7-5: الف)دو خط مورب (یکی از ساعت 11 به 5 و دیگری از ساعت 1 به7 )ضربدری ، دلیلی بر مارپیچی بودن DNA است و نقاط تاریک بالا و پایین نشان دهنده تصاویر بازهای آلی نیتروژن دار است و نشان می دهد که چیزی در مولکول موجود وجود دارد که مرتباً تکرار شده است .
8-5:شکل سمت چپ :الف ) در یک مولکول DNA با شمارش تعداد قندهای 5 کربنه می توان به تعداد نوکلئوتیدها پی برد (لازم نیست هر دو رشته را حساب کنیم کافی است یک رشته را حساب کنیم و در 2 ضرب کنیم ) ب) اگر تعداد نوکلئوتیدهای یک مولکول DNA را برابر با n بگیریم آْنگاه تعداد پیوند فسفودی استر در کل مولکول DNA از رابطه n-2 به دست می آید .ج) دو رشته DNA نسبت به یکدیگر ناهمسو هستند یعنی اگر در انتهای یک رشته فسفات آزاد وجود دارد در انتهای رشته مقابل همین رشته قند آزاد وجود دارد و بر عکس .(اگر دقت کنید در رشته سمت راست DNA قندهای 5 کربنه از نظر فضایی وارونه نشان داده شده اند !!!)